loading...

پس از باران

بازدید : 257
جمعه 8 آبان 1399 زمان : 1:37

1. یادتونه گفتم یه پروژه‌ای رو در دوران قرنطینه از یکی قبول کردم و یارو خیلی سمج بود و در نهایت نصف پولی هم که باید می‌داد نداد! عکس پروفایلشم سردار سلیمانی بود! با این توصیف که شما سرخود(!) کاری به این کاملی تحویل من دادید و من انقدر کامل نمی‌خواستم!!! یعنی اگه فحشم می‌داد از این دلیل بهتر بود. چون خدا و یه سری از بندگانش در همین جریان شاهد بودند که به همون کار تکمیل چقدر ایراد گرفت و هی ادیت و ادیت و ... . خب ماجرا تموم شد و من گذاشتم به حساب تجربه که این همه ساده و خنگ نباشم. طبیعتا ته دلم راضی نبودم. نه فقط از یارو، که بیشتر از خودم که چرا اولش در مورد هزینه و حجم کار باهاش دقیق‌تر صحبت نکردم و مکتوبشون نکردم جایی. چند روز پیش صبح زود دیدم یه پولی به حسابم واریز شده و سردار سلیمانی 5 صبح پیام داده که حلالم کن! خب طبیعتا من چشام اون موقع باز نمی‌شد و بیشتر که دقت کردم دیدم آقای پروژه (اسمش رو اینجوری سیو کرده بودم :|) هستند که همچنان عکس پروفایلشون همونه و با واریز مجدداً نصف مبلغ(!) حلالیت طلبیدند. حالا اینکه شبش خواب بد دیده یا چی شده که 5 صبح چنین تصمیمی‌گرفته رو نمی‌دونم! ولی به هر حال بعضی از مردم واقعا عجیبند.

2. فصل دوست نداشتنی من ِ سرمایی باز شروع شد. من همینجوریشم نمی‌تونم از رختخوابم دل بکنم الان که دیگه هیچی. دیشب موقع خواب به امین گفتم وقتایی که اینجایی من کمتر احساس سرما می‌کنم. از اونجایی که امین موجودی به شدت احساساتی‌تر از منه با چشای قلبی شده منتظر بود که این جمله رو به گرمای عشق و این دری‌وری‌ها تعمیم بدم و من که دستش رو خوندم ادامه دادم به هر حال تو هم 37 درجه‌ای و به لحاظ فیزیکی از یه پتوی هم‌دما با اتاق ارزشمندتر محسوب میشی. تصور می‌کنم که کلاً از ازدواج با خودم ناامیدش کردم D: ولی انتقامم رو گرفتم :) چند شب پیش داشتم با خشم نسبت به یه سری از قانون‌های زیبای کشورمون و ماجرایی که برای یه دختر بی‌گناهی اتفاق افتاده بود، فمنیست‌طور صحبت می‌کردم و انتظار همدردی داشتم با عصبانیت گفتم واقعا کدوم قانون همچنین اجازه‌ای به آقایون میده؟ با ریلکسی تمام گفت قانون مندلیف و پتوش رو کشید روی سرش و اون زیر می‌خندید :|

3. این آهنگ انتخاب اول این روزای منه تا شورشو در بیارم ولی خیلی دوستش دارم :)


برچسب‌ها: لبخندهای کشدار
طبق معمول و مرسوم همیشه البته :|
نظرات این مطلب

تعداد صفحات : 0

آرشیو
آمار سایت
  • کل مطالب : <-BlogPostsCount->
  • کل نظرات : <-BlogCommentsCount->
  • افراد آنلاین : <-OnlineVisitors->
  • تعداد اعضا : <-BlogUsersCount->
  • بازدید امروز : <-TodayVisits->
  • بازدید کننده امروز : <-TodayVisitors->
  • باردید دیروز : <-YesterdayVisits->
  • بازدید کننده دیروز : <-YesterdayVisitors->
  • گوگل امروز : <-TodayGoogleEntrance->
  • گوگل دیروز : <-YesterdayGoogleEntrance->
  • بازدید هفته : <-WeekVisits->
  • بازدید ماه : <-MonthVisits->
  • بازدید سال : <-YearVisits->
  • بازدید کلی : <-AllVisits->
  • کدهای اختصاصی